محل تبلیغات شما



بعد از دو سال ازبالاوپايين كردن حرف هاي گفته و نگفته 

بعد از همه ي اتفاق ها و حرف ها و سكوت ها  

و بعد از قهر و آشتي هاي متناوبم با قلم 

ميخواهم كم كم حرف هاي نگفته ام رو به خورد كاغذ بدهم 

منتظر بمون


تقريبا 2 سال از زماني كه هنوز حرف هايي براي گفتن و قلمي براي نوشتنشان داشتم مي گذرد نه اين كه ديگر اين روزها آبستن بد و خوب روزگار نباشند نه كه من ديگر حرفي براي گفتن نداشته باشم نه.چيزي كه هست اين كه انگار در دست و پاي اين سال ها بزرگتر شدم و ياد گرفتم كه ديگر كمتر بايد گفت و نوشت ياد گرفتم كه ترس هاي اشك هاي لبخند هايم حتي تكرارگونه هاي روزهايم بايد براي خودم بماند ياد گرفتم به هر طريق هيچ راهي به جز زندگي و زندگاني نيست بهار دانشجو بهار معلم  و همه ي بهار هايي كه اين  روز ها به جايشان ايفاي نقش مي كنم ديگر ياد گرفته كه جنونش را براي خودش نگه دارد رقص نت هايش براي خودش بماند و دلنوشته هايش براي ته كمد ديوارش ياد گرفته كه از گفتن و نوشتن آبي گرم نمي شود بايد راه افتاد بايد رفت بايد جنگيد و پيروز شد حتي اگر در نهايت پيروزي حس كني كه هيچ چيزي به دست نياوردي شايد بالاي هيچ كدام از اين قله هايي كه بين اين هفته ها با چنگ و دندان از آن ها بالا مي روم واقعا هيچ چيزي نباشد اما من مي روم خواهم رفت براي اين كه اين بازه زماني 70 - 80 ساله همه ي چيزيست كه به واقع به من تعلق دارد سهم من است و من هر چه قدر هم كه احمق باشم اجازه نخواهم داد كه درد هايم بالا پايين هاي بهار گونه ام گذشته ي نه چندان رويايي ام از بهار چيزي بسازند كه زمستان در آن يخ بزند. 


هميشه اواخر شهريور كه ميشه خودم هم نمي دونم چه حاليم؟ هيچان و ترس و ذوق همه با هم قاطي ميشن اتاق بيرون ريختن و كتاب دفتر خريدن هميشه از مهمترين خوش حالي هاي منه اين موقع ها كه ميشه سعي مي كنم همه ي حساسيتم به محيط اطراف رو بذارم كنار و از داشتن 15 واحد اختصاصي كه واقعا بهم حس دانشجوي حقوق بودن ميده لذت ببرم مانتو هاي رنگي رنگيم رو كه بدون توجه به حراست دانشگاه مرتب چيده شدن رو نگاه مي كنم و از اين كه از چه روز ديگه روزام همه تا شب پر ميشن كيلو كيلو قند تو دلم آب ميشه!! پاييز هميشه براي من حال خوب داشته و داره مهم نيست چه قدر همه چي مي تونه به هم بپيچه مهم نيست جاي خالي يه سري آدما اذيتم ميكنه مهم نيست كه خانواده ي كوچيك ما چند روزه كه ديگه خيلي شبيه خانواده نيست من دلم مي خواد با تمام وجودم اين اتفاقاي نه چندان خوب رو بكويم به ديوار و به خودم و به روز هاي پرمشغله پيش رو كلي لبخند بزنم.:) پ.ن:حرف نگفته بسيار هست.ولي سزا نيست حال خوب رو به خاطرش خراب كنم باشد براي بعد پ.ن:خوش حالم كه هنوز چند نفر هستن كه دلشون مثل من واسه اين حرف هاي بي سر و تهم تنگ ميشه خيلي خوش حالم!!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

عکاسی و امور مربوط به عکاسی رونق تولید